loading...

در فراسوی شب

بازدید : 119
دوشنبه 4 آبان 1399 زمان : 12:37

آقای معلم ما برای اینکه معنی درستی از تورم پیدا کنیم از همه سوال کردیم وکلی هم به دردسرافتادیم اولین نفرمادرمان بود که سرش را از روی مجله بلند کرد وگفت : هر جایی که ورم کرده باشد تورم دارد .پدرم خندید و گفت : از توی جدول درآوردی خانم جان؟ ولی وقتی قیافه عصبانی مادرمان را دید از ترس قیمت سکه‌های مهریه اش ساکت شد و سرش را با بالا و پایین کردن شبکه‌های تلویزیون گرم کرد .طبق تعریف مادرمان ما خودمان تورم داشتیم ومیتوانستیم آن را سر زنگ انشا به همه نشان بدهیم آخر یک هفته‌‌‌ای میشد که گوشه دماغ مان قد یک فندق ورم کرده بود ودرد میکرد خواهرم که بهیاری میخواند دو دورتمام خانه را دنبالم دوید تا با ناخن تیزش سر سفید جوشمان را بکند و چرکش را بیرون بکشد انقدر جیغ وداد کردیم که مادرمان مجبور شد با دمپایی خدمتش برسد تا تورم ما را بی خیال شود و گفت که خودش بعد از پخته شدن ، می‌ترکد .

دانلود رمان جدید و زیبای یک خاطره بودی و بس به قلم ملودی
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی